سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوست از عهده دوستى برنیاید تا برادر خود را در سه چیز نپاید : هنگامى که به بلا گرفتار شود ، هنگامى که حاضر نبود هنگامى که در گذرد . [نهج البلاغه]
ساز خاموش

نمی‏دانم تا حالا اسم نادر ابراهیمی به گوشت خورده یا نه. شاید در این چند ماه که از وفاتش می‏گذرد، اسمش را شنیده باشی. باز هم همان حکایت همیشگی، کسی می‏میرد و تازه...
اگر بخواهیم نویسنده‏ای را بشناسیم -البته تا جائی که به ما مربوط می‏شود- باید به نوشته‏هایش سری بزنیم. در بین آثار این گیله مرد، دو اثر درخشش خاصی دارند یکی «بار دیگر شهری که دوست می‏داشتم» و دیگری «یک عاشقانه آرام». حرف بی‏ربطی نگفته‏ایم اگر این دو کتاب را مانیفست نادر ابراهیمی بدانیم.
نمی‏دانم خوره چه کتاب‏هایی هستی! اصلا کتاب خور هستی یا نه؟ ولی هر چه هست «یک عاشقانه آرام» را از دست نده. این کتابی است که به نظرم سالی یکی، دو بار باید خواند. خصوصا در این زمانه که آنچه می‏بینیم دیوار است؛ این کتاب پنجره‏ای در پیش چشمانمان باز می‏کند.
مرحوم نادر ابراهیمی در این کتاب با شستن چشمهایت، زندگی را چنان ساده اما زیبا نشان می‏دهد که خواننده را بار دیگر به زندگی و واقعیت‏های زیبای آن باز می‏گرداند.«یک عاشقانه آرام»، حکایت یک زندگی ساده، زیبا، امید بخش و رو به حرکت است.
می‏دانم چه‏قدر مواظب وقت خودت هستی که مبادا لحظه‏ای را به بطالت بگذرانی!!! اما قول می‏دهم بعد از خواندن این کتاب از وقتی که صرف کرده‏ای راضی خواهی بود.



نوشته شده توسط حامد عبداللهی سفیدان 88/3/23:: 8:39 عصر     |     () نظر